دانلود رمان

دانلود رمان سیه چشم pdf از سیده پریا حسینی

دانلود رمان سیه چشم pdf از سیده پریا حسینی

با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

 موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان سیه چشم

 تو عشق را به گونه‌ای به من آموختی که جای هیچ عشق و علاقه‌ای باقی نماند!

تو اعتمادم را چنان بر زمین کوباندی و هزار تکه کردی که دیگر هیچ اعتمادی باقی نماند.

آمدی و زندگی‌ام ویران شد، حال با این قلب هزار تکه شده چه کنم؟!

آغاز من پایانت شد.

پایان تو، آغاز من شد.

تو کناره گرفته بودی اما من،

یک تنه عاشق تو بودن را به رخ همگان کشیدم!مهسا:

زنگ پایان کلاس که به صدا درآمد هم کلاسی‌های شر و شیطون من هرکدام

به سمت و سویی دویده و به گونه‌ای به سمت در کلاس خیز برمی‌داشتند که

انگار حکم آزادی یک زندانی را به دستش داده‌ای و او بی صبرانه

برای خروج از زندان به این طرف و آن طرف می‌رود!

لبخندی به این هیاهو و صدای جیغ و خنده‌هایی که در سرم می‌پیچید زدم.

سال آخر دبیرستان را می‌گذراندم و چه کسی می‌گوید که دبیرستان بار دیگر تکرار میشود؟!

برخلاف دیگر هم کلاسی‌هایم به نرمی از جایم برخاسته و کتاب‌ها و جزوه‌هایم را

درون کیف مشکی رنگ خود جا دادم. سپس به طرف چادر خود رفته و کشش را در

دست فشردم. بعد از آن که کش چادر را روی سرم محکم کردم دستی

به چادر مشکی‌ام کشیدم و کیف عزیزم را به دوش کشیدم.

به محض خروج من از کلاس ضربه‌ای نه چندان محکم بر روی شانه‌ام نواخته شد و

من بی هیچ تردیدی می‌دانستم صاحب آن دست ظریف کیست!

_دریایی، جزوه ات!

همچنان که سه سال است از کنار هم بودنمان می‌گذرد مرا دریایی خطاب میکند!

نمی‌دانم به سبب چشمان دریاگونه ی من است یا به راستی چهره‌ام به موجودات دریایی شبیه است؟!

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان مثل پیچک

 

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا